8 آوریل 2024- دیابت نوع 2 (T2D) ممکن است در نتیجه ی عادات سبک زندگی ناسالم رخ دهد. افراد مبتلا به T2D اغلب در تبعیت از رژیم های غذایی حاوی قند زیاد، مصرف زیاد الکل، سیگار کشیدن و عادات کم تحرکی، مشترک هستند.

این امر علاقه زیادی را در تعیین تغییرات بهینه سبک زندگی که می تواند به عادی سازی مسیرهای متابولیک ناکارآمد در بیماران T2D کمک کند، برانگیخته است.

این مطالعه ی جدید که در ژورنال Primary Care Diabetes منتشر شده است، تمایل به مشارکت در گزینه های مختلف مدیریت T2D را در میان بیمارانی با تشخیص اخیر این بیماری، بررسی کرده است.

سبک زندگی سالم در دیابت نوع 2

چاقی مشخصه اکثر بیماران T2D است. به این ترتیب، اکثر آنها در صورت کاهش 5٪ یا بیشتر از وزن بدن خود، کاهش هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) را به میزان 0.6 تا 1.2 درصد تجربه می کنند. اگر این روش نتواند سطح قند خون آنها را به حالت عادی بازگرداند، تجویز داروها، معمولاً متفورمین، به عنوان اولین گام شروع می شود.

تنظیم سبک زندگی، کلیدی برای مدیریت T2D است. با این حال، اطلاعات زیادی در مورد میزان امکان دستیابی به این تغییرات وجود ندارد. تحقیقات قبلی نشان داده اند که چندین نوع مانع برای اتخاذ عادات سبک زندگی سالم وجود دارد که شامل چنین باورهایی است: اصلاح سبک زندگی ارزشمند نیست یا اینکه دارو به همان اندازه خوب یا بهتر عمل می کند، در حالی که اجرای آن آسان تر است. فقر، جهل و عدم حمایت کافی نیز موانعی را ایجاد می کنند.

مطالعه حاضر با هدف ارزیابی میزان تمایل بیمارانی که اخیراً مبتلا به T2D تشخیص داده شده اند نسبت به سه نوع اصلاح شامل رژیم غذایی سالم، ورزش بدنی کافی و استفاده صحیح از داروها انجام شد.

در مورد این مطالعه

محققان از یک نظرسنجی آنلاین برای ارزیابی عوامل مرتبط با بیمار در میان بیماران دیابتی نوع 2 که اخیراً بیماریشان تشخیص داده شده و در هلند یا بریتانیا زندگی می‌کردند، استفاده نمودند.

میانگین سنی این افراد 57 سال بود، بیش از نیمی از آنها متفورمین را به عنوان بخشی از درمان T2D دریافت می کردند و از هر سه یک نفر در بریتانیا زندگی می کرد.

نتایج

در مجموع 67 بیمار در این نظرسنجی شرکت کردند. حدود نیمی از آنها تمایل خود را برای استفاده از هر سه گزینه مدیریتی گزارش کردند، در مقابل 6 درصد از آنها هر سه گزینه را رد کردند.

یک رژیم غذایی سالم برای سه نفر از چهار شرکت کننده گزینه ی قابل قبولی بود. همین نسبت به ترتیب حاضر به انجام ورزش بدنی و مصرف دارو بودند.

افرادی که تمایل بیشتری به ورزش یا مصرف دارو داشتند، احتمال بیشتری داشت که امتیاز ترکیبی بالاتری در هر سه زمینه داشته باشند: توانایی، فرصت و انگیزه ی آنها برای ایجاد تغییر در سبک زندگی.

عواملی مانند سطح تحصیلات، شاخص توده بدنی (BMI)، سیگار کشیدن یا نوشیدن الکل، و عادات غذایی یا سطح ورزش، به طور مستقل با تمایل به تغییر الگوهای سبک زندگی مرتبط نبودند.

رژیم غذایی

بیماران در هلند به طور قابل توجهی تمایل بیشتری برای اتخاذ یک رژیم غذایی سالم داشتند. بیماران بریتانیایی اغلب به رژیم های توصیه شده فکر نمی کردند.

تمایل به تبعیت از توصیه‌های پزشک اغلب توسط بیمارانی که تمایل بیشتری به تغذیه سالم از خود نشان دادند در مقایسه با گروه دیگر دیده شد.

جالب توجه این است، که هر دو گروه دارای تمایل و افرادی که تمایلی نداشتند، به اثربخشی یک رژیم غذایی سالم در مدیریت وزن و سطوح قند خون، و همچنین موانع مشابه در مقابل عوامل تسهیل کننده، اعتقاد داشتند.

اغلب کسانی که با رژیم غذایی سالم توصیه‌شده مخالف بودند، این باور اشتباه را داشتند که این رژیم برای آنها به دلیل ابتلا به بیماری‌های دیگر مناسب نیست.

بنابراین، هنگام تجویز چنین رویکردی، باید به طور خاص از باورهای فرد در مورد آنچه که شامل یک رژیم غذایی سالم است، سوال شود و باورهای اشتباه فرد تصحیح گردد.

ورزش

در مورد ورزش، افرادی که آماده انجام آن بودند، معتقد بودند که این یک گزینه عملی است اما کسانی که تمایلی به انجام آن نداشتند، آن را گزینه ای عملی نمی دانستند. گروه اول همچنین نتایج مثبت تری را در مقایسه با گروه دوم دریافت کرد.

موانعی مانند انگیزه ضعیف و دشواری ورزش در محیط گرم و پایبندی به آن در زمان دوری از خانه بیشتر در افراد بی رغبت به ورزش دیده می شد.

کسانی که ابراز تمایل به ورزش کردند، احتمال بیشتری داشت که همراهانی برای انجام داشته باشند، همچنین انجام ورزش را آسان‌تر می دانستند، و همچنین در حین ورزش احساس بهتری داشتند.

هر دو گروه اعتقادات یکسانی را در مورد اثربخشی ورزش در مدیریت T2D و در سلامت کلی و مدیریت وزن بیان کردند.

دارو

افرادی که مایل به مصرف دارو بودند، بیشتر بر این باور بودند که دارو به کاهش گلوکز خون کمک می کند و آشنایانی داشتند که با دارو به کنترل خوب قند خون دست یافته بودند.

برعکس، عدم تمایل به مصرف دارو، با این باورها مرتبط بود که بدون یادآوری، مصرف دارو کم خواهد بود یا مصرف دارو عوارض جانبی قابل توجهی وجود دارد.

نتیجه گیری

افرادی که اخیراً دیابت نوع 2 در آنها تشخیص داده شده است، اغلب تشویق می شوند تا عادات سبک زندگی خود را تغییر دهند، از جمله الگوهای غذایی و فعالیت بدنی خود، و شروع به مصرف دارو کنند.

اکثریت قریب به اتفاق مایل به استفاده از هر یک از این گزینه ها برای مدیریت شرایط خود هستند. این ممکن است تا حدی به این دلیل باشد که آنها وقت نداشته اند هیچ گونه پیامد منفی این انتخاب های مدیریتی را تجربه کنند.

فقط نیمی از بیماران حاضر به استفاده از هر سه روش برای مدیریت دیابت خود بودند.بیشتر بیمارانی که اخیراً دیابت نوع 2 برای آنها تشخیص داده شده بود، تمایلی به مدیریت T2Dبا دارو نداشتند، اما مایل به شرکت در برنامه های تغذیه سالم یا فعالیت بدنی بودند. با این وجود، بخش قابل توجهی حاضر به شرکت در برنامه های تغذیه سالم و فعالیت بدنی نبودند.

به نظر نمی رسد پیروی از الگوهای تغذیه ای سالم یا ورزش تحت تأثیر باورهای آنها در مورد گزینه های مدیریتی موجود، باشد. تنوع کشوری در میزان تمایل به پیروی از توصیه های غذایی مشاهده شد.

وجود موانع، صرف نظر از تمایل به استفاده از یک یا چند رویکرد، نشان می‌دهد که «تمایل به درگیر شدن در چیزی، اجرای موفقیت‌آمیز را تضمین نمی‌کند و حمایت مناسب باید بخشی از مراقبت شخصی دیابت باشد».

نشان داده شده است که مدیریت دیابت نوع 2 با رویکردی که برای بیمار مطلوب تر است، ضروری است زیرا به بیماران T2D برای دستیابی به کنترل خوب دیابت کمک شایان توجهی می کند.

منبع:

https://www.news-medical.net/news/20240408/Healthy-eating-physical-activity-and-medication-Type-2-diabetes-patients-willingness-to-engage-varies.aspx